به وبلاگ اصل مطلب خوش آمديد

عضويت در وبلاگ
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونيک
آرشيو مطالب
فهرست مطالب
پروفایل
موضوعات
آزاد
دل نوشته
گوناگون
عاشقانه
طنز
غمگین
انتظار
مناسبتی
کتاب
موسیقی
پاپ
مداحی
سنتی
مطالب دینی
اضافات

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 143
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 157
بازدید ماه : 1832
بازدید کل : 280209
تعداد مطالب : 220
تعداد نظرات : 55
تعداد آنلاین : 1

آخرین مطالب
طراح قالب

Template By: NazTarin.Com

تبلیغات

قرار

.::روی شیشه بخار گرفته چی مینویسی؟::..

یادته اول آشنایمون کنار ریل قطار با هم قدم میزدیم .

بهم گفتی :همیشه کنارم میمونی و ترکم نمیکنی ...

اما الان من اومدم کنار ریل قطار

اما ....

کجایی؟

 

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:حرفای نگفته ,حرف دل , عاشقانه , دلتنگی , اصل مطلب, در ساعت 1:15 | |
غم شیشه

 

نمیدانم چه دردی در شیشه نهفته است!!!!!



که تا روی شیشه بخار گرفته نوشتم : دوستت دارم آرام گریست.

[+] نوشته شده توسط مهربون در سه شنبه 19 فروردين 1392برچسب:, در ساعت 23:46 | |
داستان کوتاه

داستان کوتاه بی نظیر : توبه مردی که صد تن را کشته بود

روایت کنند مردی را که، هفتاد سال یا صنم (نام بت) گفته بود، یکبار از زبانش اشتباهاً یاصمد «ای بی نیاز» صدا بر آمد

خداوند  توجهی به حال این مرد پیر نموده و او را به هدایت مشرف گردانید. ملایکه ها عرض کردند یا الله این مرد هفتاد سال یا صنم گفت: یکبار آنهم اشتباً نام تو را (یاصمد) به زبان آورد، او را قبول درگاهت نمودی! خداوند (ج) به ملایک می گوید: شما نمی دانید که من هفتاد سال منتظر بودم تا این مرد نام من را صدا کند، حال که من (الله) را خوانده است شرط دوستی نیست که او را نپزیرم…

در مفهوم از احادیث شریف آمده است که شخص توبه کنند به مانند کسی هست که هیچ گناهی نکرده باشد. حتی خداوند جل جلاله به ملایکه های حفظه دستور می دهد تا گناه فلان بنده را از نامه اعمال اش پاک کن برای اینکه از گناه پشیمان شده است…


همه با هم

یا صمد...

[+] نوشته شده توسط مهربون در دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:اصل مطلب, در ساعت 23:39 | |
متن آهنگ بغض محسن چاووشی

 

http://5000ahang.ir/wp-content/uploads/2012/12/mohsen-chavoshi-6.jpg

چی بگم از کجا بگم ، دردمو با کیا بگم

بهتره که دم نزنم ، حرفی از عشقم نزنم

از عشقی که گم شد و رفت ، عاشق مردم شد و رفت

عشقی که بی فروغ نبود ، برای من دروغ نبود

بغض نشسته تو گلوم ، وقتی نشستی روبه روم

من از خودم چرا بگم ، می خوام از اون چشا بگم

خیره تو چشم مست تو ، دست میدم به دست تو

دل از زمونه می کنم ، حرف دلم رو می زنم

چه حالتی داره چشات ، نرگس بیمار چشات

چشم تو خوابم می کنه ، مست و خرابم می کنه

وقتی نشستی رو به من ، از عاشقی بگو به من

بذار چشات دل ببره ، این جوری باشه بهتره

چشات اگه پس نزنن چشمای سرسپردم

میشه فراموش کنم خاطره های مردم

 

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:متن آهنگ بغض,محسن چاووشی,متن آهنگ ,اصل مطلب, در ساعت 22:12 | |
چقد آشنا بود....

 

 

 

شاید سال ها بعد در گذر جاده ها بی تفاوت ازکنارهم بگذریم

 

و تو...

آهسته زیر لب بگویی چقدر آن غریبه شبیه خاطراتم بود.......

 

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 16 فروردين 1392برچسب:حرفای نگفته ,حرف دل , عاشقانه , دلتنگی , اصل مطلب, در ساعت 21:44 | |
حرف های نگفته

 

وقتی ارتباط عاشقانه ات به انتها میرسد فقط به سادگی بگو همش تقصیر من بود ...

*******

 

برایم سیگاری اتش بزن میان لبهایم بگذارو دور شو.....من پر از باروتم...
*******
 

قدرتِ کلماتت را بالا ببر نه صدایت را ! این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق !!!!

 

*******

 

کوله بار غم هارا برمی داریم به شکرانه دیدار دوست یک سبد گل دعا به تبرک یادش یک بغل توبه بی ریا با بوی عطر ارغوان هنگام شنیدن صدای عشق از گلدسته های عبودیت به مهمانی یار می رویم
********

 

چقدر سخته بعد از مدتها نیمه گمشدت رو کامل پیدا کنی...

*******

هیچ چیز و هیچ کس نمیتواند تو را نگران کند اگر او را که مراقب توست باور کنی ...

********

فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو انقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوقه من تا غمگین نباشه به یاد خالقش نمی افتاد !

********

خدا را دوست بدارید حداقلش این است که یکی را دوست دارید که روزی به او می رسید

*********

در یک رابطه ی دونفره ؛ وقتی دو نفر هیچ مشکلی با هم ندارند ، حتماً یکیشون تمام حرفهای دلش رو نمیگه ... !

**********

به سـلـامتــی اون رفــــیقی که مــــجازیـه امـــــــــّــا . . .!!! یـه جوری واســــت سنـگ صـــــبوره که هیـــچ کـدوم از رفیــــقای واقـعـیت بـه گَـــــــرد پاش نمـــــیرسـن!!

*********

مـــذکر عزیــــز : " مــــــرد " بـــاش ! زمیــــن به مــــرد بودنـ ــــت نیــــاز داره ! مــــرد باش ؛ نـــه فقط با جســـمت ! مـــــرد بــــاش با نگــــاهت ، با احســـاست ، . . . ! مردونه حــــــرف بزن ، مـــــــردونه بخنــــــد ، مردونه گریــــــه کن ، مــــــردونه عشــــق بورز ، مردونه ببــــــــخش ، . . . ! مرد بــــــاش و هیچ وقت نامـــردی نکن ؛ مخصوصـــــا در حق کســـــی که باورت کــــرده و بهـــــت تکیـــــه کرده.....

********

میان این همه نوشتـــــــــــه های مجــــــــــــــــازی دلم برای طعم یک سطر دست خط واقعی تنگ شده ست آنهم از نوع صادقانه اش ..

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 15 فروردين 1392برچسب:حرفای نگفته ,حرف دل , عاشقانه , دلتنگی , اصل مطلب, در ساعت 1:6 | |
همراه زندگی

 

دنبال کسی نیستم که وقتی گفتم میخام برم بگه نرو

 

دنبال کسیم که وقتی گفتم میرم بگه

 

صبرکن منم باهات میام تنهانرو......!!!

 

 

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در پنج شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, در ساعت 16:35 | |
میوه ممنوعه

 

خدایا....

میوه کدام درختت را گاز بزنم ...

که از  زمین رانده شوم...

[+] نوشته شده توسط مهربون در پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:خدایا,عاشقانه, , در ساعت 1:3 | |
قلب عاشق

امیدوارم که همیشه قلبای عاشق همینطور بزنه

 

 

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, در ساعت 18:13 | |
باتو به آسمان میرسم

 

از تو به آسمانها رسیدم ، شدم خورشید و بر روی دنیا تابیدم !

از تو به دریاها رسیدم ، مثل یک موج خروشان در آغوش ساحل قلبت خوابیدم! 

از تو به عشق رسیدم ، عاشق شدم و راز عشق را فهمیدم ! 

از تو به همه چیز رسیدم ، شدم همدلی برایت و همه درد دل هایت را شنیدم! 

از تو به فرداها رسیدم ، خوشبختی را در کنار تو بر روی صفحه دفتر عشق کشیدم! 

از تو به رویاها رسیدم ، در خیالم به حقیقت رسیدم ، تو را لمس کردم و طعم عشق را با تو چشیدم! 

 

روزها میگذرد ، لحظه به لحظه با تو شیرین است ، زندگی ام با تو همین است که من رسیده ام به جایی که دلم نمیخواد هیچگاه ترک کنم این دنیای عاشقانه را!

 

رها کردی مرا از تنهایی آنگاه که نسیم عشقت گرد و غبارها را از دلم برد، آنگاه که امواج پر از عشقت غمها را از دلم شست ، شدم عاشق و نشستم در دلت ، هنوز به یاد دارم معجزه آن چشمهایت ...!

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در شنبه 10 فروردين 1392برچسب:عشق,آسمان,رسیدن به آسمان,اصط مطلب, در ساعت 19:36 | |
تنها خدا رو دوست دارم


 

 

خدا تنها روزنه امیدی است
که هیچگاه بسته نمی شود؛
تنها کسی است
که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد؛
با پای شکسته هم می توان سراغش رفت!
تنها خریداریست
که اجناس شکسته را بهتر می خرد،
تنها کسی است که وقتی همه رفتند می ماند،
وقتی همه پشت کردند،
آغوش می گشاید.
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود.
و تنها سلطانی است
که دلش با بخشیدن آرام می گیرد
نه با تنبیه کردن!
[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 9 فروردين 1392برچسب:خدا, خدای مهربون,خدارا دوست دارم ,زیبا,تنها خدا می ماند,اصل مطلب, در ساعت 22:22 | |
مادر

مادر ! من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم ، زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی

به خاطر من …

[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 9 فروردين 1392برچسب:عشق حقیقی, مادر, بهشت مادر, اصل مطلب, , در ساعت 21:22 | |
تنهایی را دوست دارم ....

 

http://uploadtak.com/images/t5769_.jpg

 


تنهايي را دوست دارم زيرا دروغي در آن نيست . . .


تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست . . .

تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست . . .

تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست . . .

تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه کردم . . .

تنهايي را دوست دارم زيرا دلهاي شکسته هميشه تنهايند. .
.

[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 9 فروردين 1392برچسب:تنهایی , تنهایی را دوست دارم , تنها, اصل مطلب, در ساعت 21:8 | |
مجازی

http://drdeljeen.com/wp-content/uploads/2010/11/loveu.jpeg

 

اسمش را ميگذاريم : دوست مجازي اما آنسو يك آدم حقيقي نشسته است . . .

 

خصوصياتش را كه نميتواند مخفي كند . . .


وقتي دلتنگي هايش را مينويسد وقت ميگذارد برايم . . . 

 

وقت ميگذارم برايش . . . نگرانش ميشوم . . .  دلتنگش ميشوم . . .


وقتي در صحبت هايم ،‌ به عنوان دوست ياد ميشود . . .


مطمئن ميشوم كه حقيقي ست ، هر چند كنار هم نباشيم . . . 


 

 

من برايش سلامتي و شادي آرزو دارم هر كجا كه باشد . . .

 

 

 
♥♥ همه شما دوستانم در دنياي مجازي  رو دوست دارم ♥♥♥

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 9 فروردين 1392برچسب:حرفای عاشقانه,درد,عشق, اصل مطلب,, در ساعت 21:3 | |
گل فروش

 

رفتم نشستم کنارش گفتم : 

 

 

برای چی نمیری گـُلات رو بفروشی ؟  گفت : بفروشم که چی ؟

 

 

تا دیروز می فروختم که با پولش آبجی مو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مُرد ، 

 

 

با گریه گفت : تو می خواستی گـُل بخری ؟

 

 

گفتم : بخرم که چی ؟

 

 

تا دیروز می خریدم برای عشقم امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...!

 

 

اشکاشو که پاک کرد  یه گـل بهم داد گفت :

 

 

 

بگیر باید از نو شروع کرد تو بدون عشقت ، من بدون خواهرم . . .

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 9 فروردين 1392برچسب:حرفای عاشقانه,درد,عشق, اصل مطلب,, در ساعت 19:29 | |
خوشبختی

 

 

موضوع انشا : خوش بختی …

به نام خدا:
خوش بختی یعنی قلب پدر و مادرت بتپد …
پایان !!!

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 9 فروردين 1392برچسب:دستان خالی, عیدی , اصل مطلب, در ساعت 1:49 | |
شعر زیبای عید

شعر عید نوروز, اشعار زیبای عید نوروز,

دوباره آمد از راه
بهار سبز و زیبا

جوانه زد درختان
در ده کوچک ما

پروانه ‏های رنگی
می‏رقصند روی گل ها

در دشت و در بیابان
در باغ های زیبا

مادربزرگ خوبم
دوباره سفره چیده

هفت سین سفره گوید
که سال نو رسیده
" ملیحه آقاجانی

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, در ساعت 19:7 | |
آقا جون سلام

سلام وخوش آمدید

 

آقـــا ! ســلام ... باز منــــــــم خـاك پايتان
من ! آنكه سالهاست دلش هست جايتان

آقــــا ... دلـــم گرفته ! چرا دیــر كرده ايد؟
مُــــردم در انتظار ِ شب ِ جمعــــــه هايتان

هر جمعه انتـــــظار ، دعـا ، ندبه ، جانمـــاز
هر شب دو چشم خيس و دلي در هوايتان

من جمعــــه ها عجيب دلــــم شور مي زند
اي كاش رنج و غصــــــــــــه نيايد سراغتـان

يا لااقل خدا كنــــــــــــــد از لحظه هاي تلخ
باشد نصيب ِ من ، همـــــــــه درد و بلايتان


آقــــا ... زمــان ِ بدرقه تـان هيچ كس نبود؟
آبي نريخت مـــــــــــــــادرتان پشت ِ پايتان؟

ديگـــر غريبگي نكــــــــــن و زودتر بيـــــــــــا
آري ، هنوز مانـــــده دو چشمم به راهتــان

باشد صبــــــــــور مي شوم اما تــــو لا اقل
دستـــــي بـــراي من بده از دورهـــــا تكان

حرفــــــي نمانده بين شمـــا و من و خـــدا
جز اينكــــــه باز ميكنـــــم امشب دعايتــــان


امضاء :‌ دو چشــم خيس و دلي در هوايتان
ديوانــــه اي كه لك زده قلبــــش برايتـــــــان

.

الســـــــــــــــلام علیک یا اباصالـــح المهـــــــــــــــــدی ادرکنی


[+] نوشته شده توسط مهربون در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:شعر امام زمان ,اصل مطلب, در ساعت 1:7 | |
خدا حافظ سال 91

 

ای سال ۹۱ کم کم بار و بندیت  رو بسته ای، آره...

در کنار در ایستاده ای و با چشمان دلت  منو نگاه می کنی

همان چشمانی که تمومش حرفهای دل منه 

و تموم لحظه های با تو بودن 

راستی حالا که داری می ری حتما اون خاطراتی رو که توی جعبه فراموشی برات کادو کردم رو ببر

شاید ی روزی به کارت بخوره

فایده ای نداره این جا مونده داره خاک لحظه های بی وفایی رو می خوره

خواهشا حالا که می ری فقط آهسته برو ... آهسته ی آهسته و بی صدا....

بذار آرام خداحافظی کنم نه از تو بلکه از خاطرات با تو

بی معرفت حالا در این لحظه های آخر باید برام آواز بخوانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برام شعر نگو خودم دلتنگ هستم .........تو دیگه نخون

حالا فقط در رو باز کن و

آروم آروم برو.....

با تمام خاطرات تلخ و بد و خوبت .........به خدا می سپارمت..........

فقط سلام منو به اون سالهایی که بهشون می پیوندی برسون و بگو که نسیم سبز دلش برای خاطرات خوب و شیرینتون تنگ شده ..........

و بگو

شاید من هم ی روزی به تک تکشون پیوستم

حالا برو

همانطور که اومدی همانطور برو ....

خداحافظ ای سال نویی که خیلی زود کهنه شدی ...

ای سال ۹۱ من خداحافظ....

[+] نوشته شده توسط مهربون در پنج شنبه 23 اسفند 1391برچسب:, در ساعت 23:34 | |
اگر تا هفت بشمارم

 

 اگر تا هفت بشمارم عاشقت می شوم


و از این که آسمان در حجم کوچک قلبم آرام گرفته به خودم می بالم .

اگر تا هفت بشمارم هر روز نیت می کنم تا قدم هفتم را بردارم .

برای عاشق شدن به تویی که از نخستین روز بودنم عاشقم بودی .

من چقدر غافلم که تا پله هفتم ، هفت هزار سال فاصله دارم .

برای دیدار با تویی که از رگ گردن هم به من نزدیک تری.

 

 

 

ارسالی از دوست خوبم راز

[+] نوشته شده توسط مهربون در سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:هفت , تا هفت بشمارم , عدد هفت , اصل مطلب, در ساعت 23:35 | |
پیشاپیش عیدتون مبارک

noro اس ام اس جدید نوروز مبارک

مهم نیست که قفلها دست کیست.مهم اینست که کلیدها دست خداست.
ازته دل دعا میکنم که در این روزهای آخر سال ، شاه کلید تمام قفلها رو ازخداوند عیدی بگیری.

[+] نوشته شده توسط مهربون در سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:, در ساعت 21:44 | |
خدا

 

اعـــ ــوذ بـــالله من الشیطان الرجـــ ـــیم


 بســـ ـــم الله الـــــ ـــرحمن الــــ ــــرحیــــمـــ

 


"خدایــ ـــا دوستــــتــــ دارم "

 

 


صـــ ـــدق الله العلـــــــے العظـــــــیم

[+] نوشته شده توسط مهربون در شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, در ساعت 20:28 | |
خاطرات بارانی

چه زود گذاشتی رفتی

 

تا خاطراتم شکل باران شود ...

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:, در ساعت 18:11 | |
قطره

قطره ای از دریای بیکران خدایم .

فقط خداجون:

مواظب باش .........

توی مرداب نیفتم.............

[+] نوشته شده توسط مهربون در چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:قطره ,دریای بیکران, خدای عاشقی ,اصل مطلب, در ساعت 21:28 | |
غلط کردم ، غلط

تکیه کردم بر وفای او، غلط کردم، غلط

باختم جان در هوای او، غلط کردم، غلط

عمر کردم صرف او، فعلی عبث کردم، عبث

ساختم جان را فدای او، غلط کردم، غلط

دل به داغش مبتلا کردم، خطا کردم، خطا

سوختم خود را برای او، غلط کردم، غلط

اینکه دل بستم به مهر عارضش، بد بود، بد

جان که دادم در هوای او، غلط کردم، غلط

[+] نوشته شده توسط مهربون در سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, در ساعت 23:18 | |
وای به حال دگران

برو ای یار که ترک تو ستمگر کردم

حیف از آن عمر که در پای تو من سرکردم

عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران

ساده دل من که قسم های تو باور کردم

به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود

زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم

تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار

گشتم آواره و ترک سر و همسر کردم

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان و دگران وای به حال دگران

[+] نوشته شده توسط مهربون در سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, در ساعت 23:13 | |
آواز عاشقانه

آواز عاشقانه ی مادر در گلو شکست
حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست

دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست

سربسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن گریه های عقده گشا در گلو شکست

ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد
ای وای، های های عزا در گلو شکست

آن روزها ی خوب که دیدیم، خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست

«بادا» مباد گشت و «مبادا»‌به باد رفت
«آیا» ز یاد رفت و «چرا» در گلو شکست

فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

تا آمدم که با تو خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست


 

مرحوم : قیصر امین پور

[+] نوشته شده توسط مهربون در چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:آواز عاشقانه,قیصرامین پور ,شعر قیصر,اصل مطلب, در ساعت 21:7 | |
از اینجا میرم روزی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

از اینجا میروم روزی تو می مانی و فصلی زرد

بگو با این خزان آرزوهایم چه خواهی کرد؟

از این جا می روم  شاید همین امروز یا فردا

تو خواهی ماند تنها در حصار خشت هایی سرد

از اینجا می روم تا شهر فرداهای نا معلوم

که آنجا سرنوشتم هر چه پیش آورد ،پیش آورد

از اینجا می روم ای نجا کسی آیینه باور نیست

که دارد آسمانش سنگ میبارد ،زمینش گرد

دریغا دیر خیلی دیر ،خیلی دیر فهمیدم

که من چندی ست هستم از مدار اعتنایت طرد

در ان آغاز بعد از من در این پایان بعد از تو

که خواهی دید خیلی فرق دارد مرد با نامرد

اتورا در خوابهایم بعد از این دیگر نخواهم دید

تو را با آب ها آیینه ها معنا نخواهم کرد


[+] نوشته شده توسط مهربون در چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:شعر عاشقانه , وبلاگ اصل مطلب, عاشقانه, در ساعت 20:57 | |
داستان عاشقانه و غمگین “اثبات عشق”

داستان جدید و جالب اردیبهشت ماه 91www.allsms.rzb.ir

 

پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم

سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به

وضوح حس می کردیم…

می دونستیم بچه دار نمی شیم…ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از

ماست…اولاش نمی خواستیم بدونیم…با خودمون می گفتیم…عشقمون واسه یه

زندگی رویایی کافیه…بچه می خوایم چی کار؟…در واقع خودمونو گول می زدیم…

هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم

تا اینکه یه روز

علی نشست رو به رومو

گفت…اگه مشکل از من باشه …تو چی کار می کنی؟…فکر نکردم تا شک کنه که

دوسش ندارم…خیلی سریع بهش گفتم…من حاضرم به خاطر

تو رو همه چی خط سیاه بکشم…علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس

راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد…

گفتم:تو چی؟گفت:من؟


گفتم:آره…اگه مشکل از من باشه…تو چی کار می کنی؟

برگشت…زل زد به چشام…گفت:تو به عشق من شک داری؟…فرصت جواب ندادو

گفت:من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم…

با لبخندی که رو صورتم نمایان شد خیالش راحت شد که من مطمئن شدم اون

هنوزم منو دوس داره…

گفتم:پس فردا می ریم آزمایشگاه…

گفت:موافقم…فردا می ریم…

و رفتیم…نمی دونم چرا اما دلم مث سیر و سرکه می جوشید…اگه واقعا عیب از من

بود چی؟…سر

خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت

فکر کردن به این حرفارو به خودم ندم…

طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه…هم من هم اون…هر دو آزمایش دادیم…بهمون

گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره…

یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید…اضطرابو می شد خیلی اسون تو چهره

هردومون دید…با

این حال به همدیگه اطمینان می دادیم

که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیس…

بالاخره اون روز رسید…علی مث همیشه رفت سر کار و من خودم باید جواب ازمایشو

می گرفتم…دستام مث بید می لرزید…داخل ازمایشگاه شدم…

علی که اومد خسته بود…اما کنجکاو…ازم پرسید جوابو گرفتی؟

که منم زدم زیر گریه…فهمید که مشکل از منه…اما نمی دونم که تغییر چهره اش از

ناراحتی بود…یا از

خوشحالی…روزا می گذشتن و علی روز به روز نسبت به من سردتر و سردتر می

شد…تا اینکه یه روز که دیگه صبرم از این رفتاراش طاق شده بود…بهش

گفتم:علی…تو

چته؟چرا این جوری می کنی…؟

اونم عقده شو خالی کرد گفت:من بچه دوس دارم مهناز…مگه گناهم چیه؟…من

نمی تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم…

دهنم خشک شده بود…چشام پراشک…گفتم اما تو خودت گفتی همه جوره منو

دوس داری…گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی…پس چی شد؟

گفت:آره گفتم…اما اشتباه کردم…الان می بینم نمی تونم…نمی کشم…

نخواستم بحثو ادامه بدم…پی یه جای خلوت می گشتم تا یه دل سیر گریه کنم…و

اتاقو انتخاب کردم…

من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم…تا اینکه علی احضاریه اورد برام و گفت می خوام

طلاقت بدم…یا زن بگیرم…نمی تونم خرج دو نفرو با هم بدم…بنابراین از فردا تو واسه

خودت…منم واسه خودم…

دلم شکست…نمی تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای قشنگش دل خوش

کرده بودم…حالا به همه چی پا زده…

دیگه طاقت نیاوردم لباسامو پوشیدمو ساکمم بستم…برگه جواب ازمایش هنوز توی

جیب مانتوام بود…

درش اوردم یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون گذاشتم…احضاریه

رو برداشتم و از خونه زدم بیرون…

توی نامه نوشت بودم:

علی جان…سلام…

امیدوارم پای حرفت واساده باشی و منو طلاق بدی…چون اگه این کارو نکنی خودم

ازت جدا می شم…

می دونی که می تونم…دادگاه این حقو به من می ده که از مردی که بچه دار نمی

شه جدا شم…وقتی جواب ازمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از توئه…باور کن اون قدر

برام بی اهمیت بود که حاضر

بودم برگه رو همون جاپاره کنم…

اما نمی دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه…

توی دادگاه منتظرتم…امضا…مهناز

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:داستان عاشقانه ,کوتاه ,داستان , عشق دروغ , اصل مطلب, در ساعت 20:40 | |
اس ام اس های سرکاری تیکه دار

دود سیگارم را هزاران بار به تو ترجیح می دهم

 

کم رنگ است ولی دورنگ نیست

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

می دانم مدتهاست که ارزان شده ام

چانه می زنم تا به مفت نفروشی ام…

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اونی که رفت اگه برگرده از دوست داشتن نیست واسه اینه که بهترشو پیدا نکرده!!!

علم بهتر است یا ثروت ؟ باور کن هیچکدام ! فقط ذره ای معرفت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیستون تو سرت بخوره

تو همین یک وجب دیوار فاصله را بردار…من باورت می کنم!

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:اس ام اس , اصل مطلب, وبلاگ , وبلاگ اصل مطلب, اس ام اس های زیبا, در ساعت 19:47 | |
حرف عاشقانه

 

دست در دست گذاشتن ساده است

اگر توانستی نگه اش داری هنر کردی

********

کسی که خودش نمی تواند کسی را ببخشد خودش لایق بخشیدن نیست...

[+] نوشته شده توسط مهربون در دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:حرفای عاشقانه,درد,عشق, اصل مطلب, , در ساعت 19:39 | |
اس ام اس های جدید و جالب عاشقانه

بی همگان بسر شود

بی تو اصن بحثشو نکن!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بهار …

و این همه دلتنگی؟!

نه ،

شاید فرشته ای

فصلها را به اشتباه

ورق زده باشد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از کدام سو دورم می زنی؟

می خواهم از همان سو …

دورت بگردم!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کمی گیجم کمی منگم عجیب است

پریده بی جهت رنگم عجیب است

تو را دیدم همین یک ساعت پیش

برایت باز دلتنگم عجیب است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عاشقانه زیبا

تـو راحت بـخواب من مـشق گریه هایـم هـنوز مـانده

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:اس ام اس , اصل مطلب, وبلاگ , وبلاگ اصل مطلب, اس ام اس های زیبا, در ساعت 19:13 | |
خودم هم نیستم


من نیستم مانند تو، مثل خودم هم نیستم

تو زخمی صدها غمی، من زخمی غم نیستم

با یادگاری از تبر، از سمت جنگ آمدی گفتم

چه آمد بر سرت؟ گفتی که مَحرم نیستم

مجذوب پروازم ولی، دستم به جایی بند نیست

حالا قضاوت کن خودت، من بی‌گناهم! نیستم

با یک تلنگر می‌شود، از هم فروپاشی مرا

نگذار سر بر شانه‌ام، آن‌قدر محکم نیستم

خواندی غزل‌های مرا، گفتی که خیلی عاشقم

اما نمی‌دانم خودم، هم عاشقم هم نیستم

[+] نوشته شده توسط مهربون در شنبه 28 بهمن 1391برچسب:, در ساعت 1:2 | |
دعوتنامه خدا برای همه

سفر زیارتی . سیاحتی و همیشگی آخرت....

 

ابتدا گذرنامه زیر را تکمیل نمائید .

نام:انسان          نام خانوادگی :آدمیزاد         نام پدر :آدم            نام مادر:حوا

لقب:اشرف مخلوقات        نژاد :خاکی             صادره از : دنیا

ساکن :کهکشان راه شیری - منظومه شمسی -  زمین         مقصد:آخرت

ساعت حرکت و برواز:هر وقت که خدا صلاح بداند .

مکان:بهشت اگر نشد جهنم

 

وسایل مورد نیاز:۱- دومتر پارچه  ۲- عمل نیک  ۳- انجام واجبات و ترک محرمات

۴-امر به معروف و نهی از منکر  ۵-دعای والدین و مومنین  ۶-نماز اول وقت 

۷-ولایت ائمه اطهار ۸- اعمال صالح و تقوا و ایمان .

 

 توجه:

 ۱- خواهشمند مند است جهت رفاه حال خود خمس و زکات را قبل از پرواز پرداخت نمائید.

۲-از آوردن ثروت ،مقام ،منزل ،ماشین حتی داخل فرودگاه خودداری فرمائید.

۳- حتما قبل از پرواز به بستگان خود توضیح دهید:

 -از آوردن دسته گلهای سنگین،سنگ قبر گران و تجملاتی و نیز مراسم های پر خرج 

  خودداری نمائید.

 ۴- جهت یادگاری قبل از پرواز اموال خود را بین فرزندان مشخص نمائید .

 

( برای کسب اطلاعات بیشتر به قرآن و سنت پیامبر (ص) مراجعه نمائید)

تماس و مشاوره به صورت شبانه روزی ـ رایگان ،مستقیم و بدون وقت قبلی می باشد.

در صورتیکه قبل از پرواز به مشکلی بر خوردید با شماره های زیر تماس بگیرید.

۱۸۶ سوره بقره - ۴۵ سوره نساء -۱۲۹ سوره توبه - ۵۵ سوره اعراف -

۲ و ۳ سوره الطلاق .

امیدواریم سفرآسوده ای در پیش داشته باشید.

سر پرست کاروان :عزرائیل

تهیه و تنظیم : سرنوشت الهی

[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 27 بهمن 1391برچسب:دعوتنامه, دعوت,بازگشت به خدا,سفر زیارتی,اصل مطلب, در ساعت 23:17 | |
مهدی بیاااا

[+] نوشته شده توسط مهربون در پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, در ساعت 21:18 | |

 

تاریخچه روز والنتاین

 

 

والنتاین در قرن اول میلادی در روم زندگی می کرد. در آن زمان روم تحت سلطه پادشاهی جنگجو به نام کلادسیوس بود که دوست داشت سربازان برای حضور سپاهش در جنگ داوطلب شوند ولی مردها نمی خواستند بجنگند، و کلادسیوس این کمبود سرباز را ناشی از سستی مردها در ترک عشق می دانست، پس همه ی نامزدی ها و ازدواج ها را ملغی اعلام کرد، همانطور که گفته شد والنتاین که در آن زمان یک کشیش بود با او به مبارزه برخاست و به همراه ماریوس مقدس عزم خود را جزم کردند تا زوج های جوان را به طور سری به عقد هم درآورند.

پس از با خبر شدن پادشاه از این قضیه برای سر والنتاین مقدس جایزه تعیین شد و او زندانی شد.

وقتی در زندان بود بسیاری از کسانی که او آنها را به عقد هم در آورده بود به دیدنش رفتند.

آنها گل و نامه های محبت آمیز خود را از بالای دیوار زندان پرتاب می کردند. تا اینکه سرانجام در روز ١٤ فوریه سال ٢٦٩ قبل از میلاد به قتل رسید.

یکی از ملاقات کنندگان او دختر زندانبان بود، روزها به دیدارش می آمد و چند ساعتی با هم صحبت می کردند. روزی که قرار بود والنتاین کشته شود نامه ای برای تشکر از دختر زندانبان نوشت که با جمله “Love from your valentine” خاتمه یافت.

در سال ٤٩٦ بعد از میلاد، پاپ کلادسیوس ١٤ فوریه را به افتخار او روز والنتاین نامید. از سالها قبل روز ١٤ فوریه کسانی که یکدیگر را دوست داشته اند برای هم هدایای ساده ای چون گل می فرستادند.

 

 

در نقاط مختلف دنیا در این روز مراسم مختلفی برگزار می شود که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

در انگلستان کودکان به شیوه بزرگسالان لباس می پوشیدند و می خواندند:

صبحت بخیر، والنتاین

قفل هایت را مثل قفل های من باز کن

دو تا و سوی بعد از آن

صبحت بخیر والنتاین

در ولز، روز ١٤ فوریه مردم به هم قاشق های چوبی هدیه می کنند که روی آنها را با قلب و کلید تزیین کرده اند این اشیای تزیینی به این معناست که "عشق من، تو قفل قلب مرا باز کردی."

در قرون گذشته در این روز مردی که دختری را دوست داشته برایش لباس هدیه می فرستاده اگر دختر هدیه را می پذیرفته به معنای پذیرش خواستگاری او بوده است.

بعضی مردم عقیده دارند اگر در روز والنتاین یک سینه سرخ بالای سر دختری پرواز کند به معنی این است که او با یک دریا نورد ازدواج خواهد کرد. اگر یک گنجشک ببیند یعنی شوهرش فقیر ولی بسیار خوش اخلاق است و اگر یک سهره ببیند به معنای ازدواج با یک مرد میلیونر خواهد بود.

افسانه دیگری نیز می گوید اگر یک دختر یک سیب را از دم گرفته بچرخاند و در همین حال نام ٥ پسر مورد علاقه اش را به زبان بیاورد با پسری ازدواج خواهد کرد که در زمان ایستادن سیب نامش در زبان او بوده است و اگر همین سیب را از وسط بدو نیم کند تعداد تخمه های سیب تعداد فرزندان او خواهد بود.

[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 20 بهمن 1391برچسب:, در ساعت 14:10 | |
زندگی یعنی چه ؟

شکوفه های درخت آلبالو باغچه خانه مان

زندگی یعنی همین عکس ....

زندگی یعنی شکفتن.....

[+] نوشته شده توسط مهربون در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:زندگی چیست,زندگی , اصل مطلب, اصل مطلب, در ساعت 19:15 | |
بهاری پر از ارغوان

 

عکس های عاشقانه زیبا و جدید

 

 

تو را دارم اي گل، جهان با من است.

تو تا با مني، جان جان با من است.

 

چو مي‌تابد از دور پيشاني‌ات

كران تا كران آسمان با من است.

 

چو خندان به سوي من آيي به مهر

بهاري پر از ارغوان با من است !

 

كنار تو هر لحظه گويم به خويش

كه خوشبختي بي‌كران با من است.

 

روانم بياسايد از هر غمي

چو بينم كه مهرت روان با من است.

 

چه غم دارم از تلخي روزگار،

شكر خنده آن دهان با من است.

 

 

شاعر: فریدون مشیری

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:فریدون,بهار,بهارپر از ارغوان , ارغوان , شعر زیبا, شعر عاشقانه ,اصل مطلب, وبلاگ اصل مطلب, در ساعت 18:8 | |
باش....

[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 13 بهمن 1391برچسب:باش , برای یک عمر,دوستت دارم, اصل مطلب, در ساعت 23:39 | |
تقدیم به مادر عزیزم ........... دوستت دارم.

 

 

 

 

این داستان هدیه به بهترین مادر دنیا

 

 

 شبی پسر کوچکی یک برگ کاغذ به مادرش داد. مادر آن را گرفت و با صدای بلند خواند:پسرک با خط بچگانه نوشته بود: کوتاه کردن چمن باغچه: ۵ دلار مرتب کردن اتاق خوابم:
۱دلار بیرون بردن زباله ها: ۲ دلار نمره ی ریاضی خوبی که گرفتم: ۶ دلار جمع بدهی شما به من: ۱۴دلار مادر به چشمان منتظر پسر نگاهی کرد. لحظه ای خاطراتش را مرور کرد. سپس قلم را برداشت و پشت برگه ی صورتحساب نوشت: بابت سختی ۹ ماه بارداری، که در وجودم رشد کردی: هیچ بابت تمام شب هایی که بر بالینت نشستم و برایت دعا کردم: هیچ بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی: هیچ بابت غذا، نظاقت تو و اسباب بازی هایت: هیچ و اگر تمام اینها را جمع بزنی خواهی دید که هزینه ی عشق واقعی من به تو هیچ است. وقتی پسرک آنچه را که مادرش نوشته بود خواند، با چشمان پر از اشک به چشمان مادر نگاه کرد و گفت: مادر دوستت دارم. آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت: قبلآ به طور کامل پرداخت شده...!
فردا نه چند ساعت بعد هم نه چند ثانیه هم نه همین الان...
برای مادرت یه کاری کن، اگر زنده است دستش را، اگر به آسمان رفته است، قبرش را...
اگر پیشت نیست، یادش را، اگر قهری، چهره اش را، اگر آشتی هستی، پایش را، ببوس...
مادرم دوستت دارم...

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در جمعه 13 بهمن 1391برچسب:عاشقانه,مادر,تقدیم به تمام مادران جهان ,مادرمن ,دوستت دارم,اصل مطلب, در ساعت 23:9 | |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد

درباره وبلاگ

نگران نباش..... حال من خوب است....... بزرگ شده ام........ دیگر انقدر کوچک نیستم...... که در دلتنگی هایم گم شوم ! آموخته ام........ که این فاصله ی کوتاه بین لبخند و اشک..... نامش زندگیست ! آموخته ام....... که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود. راستی....... دروغ گفتن را هم خوب یاد گرفته ام....... حال من خوب است....... "خــــــــــــوب خــــــــــــــــــوب"
آرشيو
3 آذر 1392
2 مرداد 1392
1 مرداد 1392
7 تير 1392
5 تير 1392
4 تير 1392
3 تير 1392
1 تير 1392
7 خرداد 1392
3 خرداد 1392
7 ارديبهشت 1392
6 ارديبهشت 1392
5 ارديبهشت 1392
4 ارديبهشت 1392
3 ارديبهشت 1392
2 ارديبهشت 1392
1 ارديبهشت 1392
7 فروردين 1392
6 فروردين 1392
5 فروردين 1392
4 فروردين 1392
3 فروردين 1392
2 فروردين 1392
1 فروردين 1392
7 اسفند 1391
6 اسفند 1391
5 اسفند 1391
4 اسفند 1391
3 اسفند 1391
2 اسفند 1391
1 اسفند 1391
آمار
روز بخير كاربر مهمان!
آمار بازديدها:
افراد آنلاين:
تعداد بازديدها:

مدير سایت :
مهربون
لينكستان
دانلودفیلم اونجوری عکس اینترنت ماهواره ای سرورو...
شبنم چت
چت باران
تفسیر قرآن مجید و سنت نبوی
یادداشتهای شبانه
برتر بلاگ
وب نوشته های جواد رحیم زاده
بروز ترین پایگاه خبری محسن چاووشی
secret of my heart
قرآن کریم
عکـس عکـس عکـس
جدید ترین ها
فروم جالب
دانلود سنتر
مطالب جالب
دانلود,موزیک,عکس,فیلم
* *مطالب جالب و فوق العاده از سراسر وب**
کاش یکم بارون بگیره
انیسا
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اصل مطلب و آدرس aslematlab.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com


لينكدوني

شیعه نیوز
دست نوشته های من
سایت رسمی محسن چاووشی
حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
الوقلیون

آرشيو پيوندهاي روزانه


CopyRight| 2009 , aslematlab.LoxBlog.com , All Rights Reserved
Powered By Blogfa | Template By: LoxBlog.Com