
صدای پرزدن بال نور می آید
و گفته اند که وقت ظهور می آید
کسی برای دلم آب و دانه می ریزد
کسی که خاک دلم را دوباره می بیزد
دوباره حال دل آسمانیم ابری شد
ببین نصیب دلم آخرش چه صبری شد
که انتظار تورا تا همیشه خواهم داشت
وکوچه کوچه برای تو یاس خواهم کاشت
به انتظار تو سوگند من پر از دردم
و توی جمعه به دنبال عشق می گردم
تو گریه های مراهم ندیده ای آقا ؟
بگو! بگو که غمم را شنیده ای آقا
بگوکه توی همین جمعه می رسی از راه
وصبح می رسد از برق چشم تو ناگاه
تو جمعه می رسی از راه خوب می دانم
تورا به لهجه ی خوب جنوب می خوانم......
سروده : خانم سکینه رسولی |